فرض کنید کف دست شما مقداری گندم هست و شما دست خوشگل خودتان را مشت میکنید . حالا گندم ها درون مشت شما هستند و تا بازشان نکنید ( عضلات شما عامل حرکت انگشتان هستند ) نه چیزی از آنها کم میشود و نه اضافه !
فرض کنید موضوعی که به آن تعصب دارید همان گندم است و مشت شما هم ذهن تان . و البته علاقه ی خدشه ناپذیر شما هم نیروی محافظ آن .
مادامی که علاقه و تمایل آتشین تان بطور افراطی و مقدس مابانه از موضوع حمایت میکند نه میتوانید انتقادی را بپذیرید و نه پیشنهادی را . اینگونه است که موضوع بدون هیچ تغییر و کم و کاست و یا رشد در ذهن شما بت میشود . تا جایی که حتی بر خودتان ارجح شده و رفتار شما را کنترل می کند .
نه راه پس می ماند و نه راه پیش !
تعصب عبارتند از تمایل شدید و افراط گونه به یک موضوع بگونه ای که حواس پنجگانه و قدرت تفکر حاضر به پذیرش هیچ نقد و پیشنهادی در مورد آن نیست .
شاید بعضی مواقع مثل دفاع از مرز و بوم و جان و ناموس ، تعصب کارها کرده باشد کارستان اما در مورد مسائل اعتقادی ، فرهنگی ، انتخاب ها و موارد مشابه میتواند مشکلات بزرگی را بوجود آورده و جلوی فهم واقعیت و رشد و ارتقا فرد و جامعه را بگیرد .
به عقیده ی من تعصب بزرگترین مانع در فهم واقعیت و قضاوت درست است . چیزی که میتواند سد راه تعالی ما باشد .
روح وحشی
+نقطه ی کور تعصب : درک تعصب در دیگران و غافل شدن از تعصب در خودمان .
نقد ناپذیری ما و مقاومت در مقابل آن .
مبری دانستن خودمان از اشتباهی خاص و در عین حال نسبت دادن آن به دیگران .
در لینک برچسب نقطه ی کور تعصب بیشتر بخوانید .
درباره این سایت